Warning: count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable in /home/maerefat/public_html/libraries/cms/application/cms.php on line 460

Warning: count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable in /home/maerefat/public_html/libraries/cms/application/cms.php on line 460
سایت حفظ و نشر آثار علامه آیت الله محمد هادی معرفت - در کلام بزرگان و فضلا

ویژگیهای شخصیتی و نظریه های قرآنی علامه

نویسنده: حجت الاسلام محمدعلی رضایی اصفهانی

ویژگیهای شخصیتی و نظریه های قرآنی علامه 

نویسنده: محمد علی رضایی اصفهانی

بسم الله الرحمن الرحیم

در تحلیل شخصیت مرحوم حضرت آیة الله معرفت باید گفت كه ایشان هفده ویژگی برجسته داشت كه در مجموع ایشان را از حالت فرد بودن خارج كرد و به یك جریان قرآن پژوهی در ایران و خاورمیانه تبدیل كرد. بلكه امروز ایشان یك جریان در سطح جهان اسلام و سطح بین المللی است.

اول: تلاش و كوشش خستگی ناپذیر: ایشان یك پارچه تلاش و كوشش بود. هر وقت ما برای درس خارج یا جلسات علمی به منزل ایشان مشرف می‌شدیم، ایشان معمولا از پشت میز مطالعه و نوشتن بلند می‌شد و در جلسه شركت می‌كرد و پس از جلسه دوباره پشت میز مطالعه می رفت. ایشان در سن هفتاد سالگی گاهی دوازده ساعت كار علمی انجام می‌داد. من حدود سی جلد از كتاب های ایشان را شناسایی كرده ام كه مقداری از آنها منتشر شده و برخی دیگر در حال انتشار است. بیش از صد مقاله تخصصی از ایشان منتشر شده كه در این مقاله ها معمولا نظریات نوینی مطرح شده است. او در گروه‌ها و مراكز مختلف علمی با فروتنی كامل شركت می‌كرد، مانند مركز جهانی علوم اسلامی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه (گروه قرآن پژوهی)، دانشگاه رضوی مشهد، تربیت مدرس قم و شوراهای مختلفی كه در سطح مراكز علمی وجود داشت. مرحوم حضرت آیت الله معرفت بیش از پنجاه سال در حوزه و دانشگاه تدریس كرد كه حاصل آن صدها شاگردی است كه ایشان به جامعه علمی و قرآنی داخل كشور و خارج تقدیم كرد. پایان نامه‌هایی دكتری و ارشدی كه ایشان راهنمایی می كرد، در سطح كشور رتبه های اول و برتر را می آوردند. آخرین آنها روز تولد حضرت زهرا سلام الله علیها با عنوان «مفهوم‌شناسی بطن قرآن» دفاع شد. در آن روز ایشان بیمار بود. به همین سبب برای جلسه دفاع پایان نامه به منزل ایشان رفتیم و دفاع را با داوری استاد مهدوی‌راد برگزار كردیم و همان پایان نامه در كشور اول شد. آری. ایشان یك پارچه تلاش بود.

دوم: پایه گذاری علوم قرآن: مرحوم آیت الله معرفت احیاگر، بلكه پایه گذار علوم قرآن در شیعه بود. مفسران شیعه و اهل قرآن در گذشته علوم قرآن را در مقدمهٔ تفسیر می‌آوردند، مانند مقدمهٔ مجمع البیان و مقدمهٔ تبیان. گاهی هم مطالب علوم قرآنی لابه لای تفسیرمطرح می‌شد. اولین كار جدی در جهان شیعه به قلم مبارك آیت الله معرفت صورت گرفت كه باعنوان «التمهید فی علوم القرآن» در هفت جلد منتشر شد و به همه زوایای علوم قرآنی پرداخت. این كتاب هم اكنون كتاب درسی در حوزه و دانشگاه است. این كتاب تلخیص وسپس به فارسی ترجمه شد و به صورت‌های مختلف «آموزش علوم قرآن»، «علوم قرآن»، «علوم قرآنی» چاپ شد. در حقیقت این كتاب كرسی‌های قرآن پژوهی را در سطح كشور و جهان شیعه فتح كرد. ما دیگر امروز مجبور نیستیم كه حتما الاتقان سیوطی یا البرهان زركشی را در علوم قرآن بخوانیم. كتاب ایشان بهتر، قوی تر، عمیق‌تر و زیباتر نوشته شده است. اهل سنت در ادبیاتشان به این گونه افراد ـ كه یك علم را پایه گذاری می كنند ـ امام می‌گویند، مانند امام بدر الدین زركشی كه علوم قرآن را در اهل سنت برای اولین بار سامان دهی كرد. براساس این اصطلاح آیت الله معرفت امام علوم قرآن بود، چون در حقیقت ایشان پایه گذار علوم قرآن در شیعه است.

سوم: نظریه پردازی های نوین: مرحوم آیت الله معرفت در حوزه های فقه وتفسیر دارای چندین نظریهٔ نو است. نظریه های نو ایشان در مباحث تفسیر وعلوم قرآن به قدری مهم است كه به نظر من در آیندهٔ نزدیك انقلابی در مباحث تفسیری ایجاد خواهد كرد. البته هنوز دیدگاه های ایشان به صورت كامل در كتاب های تفسیری و علوم قرآنی ما سریان پیدا نكرده است. به عبارت دیگر ایشان مرد آینده بود. مهمترین نظریه‌پردازی‌های ایشان عبارت است از:

1.نظریه بطن قرآن.2.نظریه نسخ تمهیدی. 3.نظریه تداعی معانی در تفسیر عرفانی.4.دیدگاه خاص در مورد صحابه پیامبر(ص).5.دیدگاه خاص در نگارش تطبیقی تفسیر.6.نظریه نصب وصفی و انتخاب شخصی در ولایت فقیه.

در اینجا برخی از نظریه‌پردازی‌های قرآنی ایشان را توضیح می‌دهیم:

الف: نظریهٔ بطن قرآن: در مورد بطن قرآن دیدگاههای متعددی در آثار امام خمینی(ره)، علامه طباطبائی(ره) و… می‌توان یافت اما در این میان نظریه آیت الله معرفت در مورد بطن قرآن كاربردی‌ترین و جدیدترین نظریه است كه بصورت قانونمند به كشف و ارائه باطن قرآن می‌پردازد. ایشان دیدگاه خود را در اولین كرسی نظریه پردازی كه در حوزهٔ علمیه قم كه برگزار شد مسئلهٔ بطن را ارائه داد (در سال 1383 ش كه در كتاب نقد پاییز 1384 به چاپ رسید). هم چنین ایشان دیدگاه خود را در كتاب «التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب» (در مبحث تاویل) و در كتاب التفسیر الاثری الجامع (در مقدمه) بیان كرده است. حاصل این دیدگاه چنین است: بطن قرآن عبارت است از: «قاعدهٔ كلی كه از هر آیه به دست می‌آید، قاعده ای كه لازم معنای آیه است و در هر عصری بر مصادیق جدید منطبق می‌شود».ایشان معتقد بود كه روایات بطن قرآن كه از اهل‌بیت(ع) رسیده است، همگی با این نظریه قابل توجیه است و ما می‌توانیم با استفاده از قانون چهار مرحله‌ای زیر، به بطن قرآن دست پیدا كنیم: الف. به دست آوردن هدف آیه. ب. الغای خصوصیات غیرموثر در هدف اصلی آیه. ج. به دست آوردن قاعده‌ای كلی از آیه. د. تطبیق قاعده بر مصادیق جدید. تذكر: این قاعده كلی باید به صورتی باشد كه مورد اصلی آیه، مصداق آن باشد وگرنه برداشت ذوقی و تفسیر به رأی و تحمیل بر آیه است. مثال: در مورد آیه «أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدَاً یَرْتَعْ وَیَلْعَبْ» (یوسف/12) می‌توان این چهار مرحله را این گونه پیاده كرد: الف.هدف آیه: هشدار به پدران در مورد فرزندان. ب.از خصوصیات فرعی آیه دست برمی داریم، مانند سرزمین فلسطین (كنعان)، خانواده یعقوب (برادران و یوسف و یعقوب) و زمان قصه. ج. به دست آوردن قاعدهٔ كلی از آیه: هر پدری مراقب فرزند خود باشد كه توطئه‌گران او را به بهانهٔ غذا و بازی و…از او جدا نكنند. د. تطبیق آیه بر مصادیق جدید: هر پدری در هر عصری و مكانی باید مراقب فرزندان خود باشد. بلكه می‌توان خصوصیت پدر بودن را نیز از آیه الغاء كرده و بگوییم ملت‌ها مواظب استعدادهای درخشان خود باشند.

ب: نسخ تمهیدی: آیت الله معرفت اعلام كرد كه یكی از انواع نسخ، نسخ تمهیدی است. برای نمونه قرآن در بحث شراب اول می‌گوید كه گناه نوشیدن شراب بیشتر از نفعش است «اثمها اكبر من نفعهما»، در مرحله دوم می‌فرماید: در نماز یا در مسجد شراب نخورید، در مرحله سوم می‌گوید كه شراب پلید است: «رجس من عمل الشیطان»، در مرحله بعد شرع مقدس با آن برخورد می‌كند و شراب خوار را محكوم و برایش حد جاری می‌كند. آیت الله معرفت می‌فرماید كه این در حقیقت یك نسخ است یعنی شارع مقدس به تدریج شراب خواری را از بین برد، چون یك مرتبه نمی‌شد در جامعه اسلامی آن روز این شیوه را بردارند. آن گونه كه نقل شده است، وقتی حكم ممنوعیت شراب آمد، آن قدر در مدینه كوزه‌های شراب شكسته شد كه در كوچه های مدینه جویی از شراب راه افتاد. در چنین جامعه ای نمی‌شد یك مرتبه حكم شراب را اجرا كرد. از این رو مرحله به مرحله شیوهٔ شراب خواری منسوخ شد. ما خیال می كردیم كه این مسئله مربوط به صدر اسلام بود. مرحوم آیت الله معرفت می‌گفت: این مطلب امروز نیز قابل پیاده شدن است. اگر كسی امروز در جامعه ای مثل شهر مسكو بخواهد با شراب برخورد كند، باید با القاء خصوصیت، همین چهار مرحله را آن جا هم اجرا كند.هم چنین در مورد برده داری ایشان می فرمود: در برده داری ما نسخ تمهیدی داشتیم. در توجیه بحث «فاضربوهن»، باز همین بحث را ارائه می‌كرد،یعنی برداشته شدن این عادت ها و روش‌های غلط از جامعهٔ اسلامی به صورت تدریجی و با مقدماتی انجام شده است تا این كه برده‌داری و آزار زنان از جامعه اسلامی رخت بربست.

چهارم: شجاعت علمی: حضرت آیت الله معرفت مصداق آیهٔ شریفهٔ «الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه و لا یخشون احدا الا الله» (احزاب / 39) بود،‌یعنی وقتی كه به یك دیدگاهی می‌رسید، در عین پایبندی كامل به كتاب و سنت، چیزی جلو ابراز عقیده اش را نمی‌گرفت. ایشان چه در بحث های فقهی و اجتهاد و چه در مقام تفسیر و مسائل علوم قرآنی، نظر خود را با شجاعت بیان می‌كرد. ایشان در بحث فقه مقلد نبود. ما شاهد بودیم كه ایشان بارها‌بر خلاف مشهور و بر خلاف اجماع های منقول با شجاعت و به طور مستدل نظر می‌داد. هم چنین در مباحث اجتماعی اگر از او فتوایی خواسته می‌شد، سریع نظر خود را بیان می‌كرد و شجاعانه ابراز می‌كرد.

پنجم: دفاع خردمندانه از حریم اهل بیت و تشیع: حضرت آیت الله معرفت خردمندانه از تشیع دفاع می كرد. ایشان كتاب «التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب» را در رد كتاب «التفسیر و المفسرون» دكتر ذهبی نوشت. دكتر ذهبی در كتاب خود گاهی غیر مستند و غیر عالمانه به شیعه تاخته است، اما آیت الله معرفت محققانه و مؤدبانه وارد مطلب شده و مطالب را بیان كرده است. در حقیقت كتاب ایشان، كتاب التفسیر و المفسرون دكتر ذهبی را در جهان اسلام از دور خارج كرد. كتاب دكتر ذهبی نزد اهل سنت بسیار مهم است و در دانشگاه الازهر مصر و نیز در اُمّ القری و جامعه مدینه، متن درسی است. آیت الله معرفت در مقابل مهمترین كتابی كه در تفسیر و مفسران اهل سنت نوشته شده است، ایستاد و محكم سخن خود را گفت، اما شما جایی احساس نمی كنید كه ایشان جنگ شیعه و سنی درست كرده باشد.

ششم: تلاش برای ایجاد وحدت: كوشش مرحوم آیت الله معرفت در همهٔ كتاب هایش این بود كه وحدت مسلمانان از بین نرود. گویا این كلام مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (ره) در ذهن ایشان بود: آیهٔ «واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا» (آل عمران/ 103)، یك اصل حاكم بر احكام اسلامی است و باید بر تمام شئون جامعه اسلامی حاكم باشد. هر حكم جزئی فقهی كه با این اصل معارضه كرد، باید آن را كنار گذاشت. ایشان این اصل وحدت را حاكم می‌شناخت و لذا در تمام نوشته هایش مواظب بود كه از بیان و قلمش برای جنگ افروزی و آتش افروزی در جوامع اسلامی سوء استفاده نشود، چنان كه امام خمینی(ره) نیز بر وحدت مسلمانان تاكید می‌كرد.

هفتم: توجه به مسائل و شبهات روز: آیت الله معرفت غیرت دینی داشت. اگر جایی به شیعه و اهل بیت(ع) حمله ای می‌شد مردانه وارد میدان می‌شد و جواب می‌داد. به مسائل فرهنگی روز كاملا توجه داشت و جواب آنها را از قرآن می‌داد. ایشان كتاب «شبهات وردود» را در پاسخ به شبهات جدید نوشت. ایشان در این كتاب شبهات روز را با دیدگاه های قرآنی و آموزهای قرآنی پاسخ ‌داد. شاید به همین دلیل بود كه این كتاب خیلی مورد توجه واقع شد و در اندك زمانی كتاب سال حوزه گردید، سپس بلافاصله به فارسی ترجمه شد.

هشتم: نگاه فراگیر و جهانی: گسترهٔ دید حضرت آیت الله معرفت در یك محدودهٔ جغرافیایی یا یك محدودهٔ زمانی نمی‌گنجید. ایشان مرد آینده بود لذا در آینده دیدگاه های او روشن خواهد شد. ایشان مصالح كل امت اسلام را در نظر می‌گرفت، نه فرد و منطقه خاصی را. در حقیقت ایشان فرازمان و فرامكان بود. هر كس با قرآن اُنس بگیرد همین خصوصیت را پیدا می‌كند، چون خود قرآن این گونه است. قرآن انسان را محدود و تنگ نظری تربیت نمی‌كند.

نهم: انقلابی و پدر شهید: ایشان در عین حال كه عالم، فقیه، قرآن پژوه و مفسر بود، فردی انقلابی نیز بود. وقتی كه حضرت امام (ره) به نجف رفتند ایشان درس ایشان را انتخاب كرد و كتابی دربارهٔ ولایت فقیه نوشت. بعد از هجرت به ایران و شروع جنگ تحمیلی فرزندش را تقدیم انقلاب كرد، یعنی در حقیقت فردی انقلابی، پدر شهید و در صحنه بود.

دهم: فقیهی نوآور و فروتن: حضرت آیت الله معرفت در بسیاری از مسائل فقهی دیدگاه های نو داشت كه در رسالهٔ عملیه و كتاب‌های فقهی ایشان منعكس شده است. ایشان در عین حال بسیار فروتن بود و با این كه رسالهٔ عملیهٔ ایشان به زبان‌های متعددی ترجمه شده بود و مراجعات بسیاری داشت، ولی مقید بود گوشی تلفن را خودش بر ‌دارد و پاسخ دیگران را بدهد. به ایشان عرض كردم خوب است شما دفتری در نزدیك خانه تهیه كنید و یك نفر را برای تنظیم كارهایتان وپاسخ گویی به تلفن ها بگذارید، اما ایشان حاضر نشد دفتر بزند.

یازدهم: توجه به همه ابعاد اسلام:در حقیقت ایشان در وجود خودش بین شیخ طوسی، طبرسی و علامه طباطبایی جمع كرده بود. هم چون شیخ طوسی، هم فقیه بود هم مفسر. اولین تفسیر اجتهادی شیعه را شیخ طوسی نوشت. مثل مرحوم طبرسی، به دیدگاه های مخالفان توجه داشت و رنگ مباحثش، رنگ وحدتی و تقریبی بود، همان گونه كه مرحوم طبرسی تفسیر مجمع البیان را به گونه ای نوشت كه هنوز در مصر چاپ می‌شود. روایات اهل بیت(ع) را در كنار روایات صحابه و دیگران گذاشت تا آن نورانیت كلام اهل بیت(ع) روشن شود. ایشان در «تفسیر جامع اثری» این كار را كرد، روایات اهل بیت را در كنار روایات دیگران گذاشت. برای نمونه به مبحث «آمین» جلد اول مراجعه كنید. ایشان به ظرافت وزیبایی حقانیت دیدگاه شیعه را اثبات كرده است، بدون این كه به كسی توهین كند. روایات اهل بیت(ع) و روایات مخالفان را به گونه ای می‌آورد كه مخاطب به راحتی به این نتیجه می‌رسد كه این آمینی كه اهل سنت بعد از حمد در نماز می‌گویند، ریشه در سخنان ابوهریره دارد كه از اهل كتاب گرفته است.ایشان در تفسیر اثری جامع، مانند مرحوم طبرسی، تقریبی عمل كرد تا آن جلوه های ویژه اهل بیت (ع) برجسته و روشن شود.در این راستا ایشان، هم چون علامه طباطبایی، از نو آوری ها و مسائل زمانش غافل نبود. كتاب‌های دیگران را مطالعه می كرد. هر كتاب جدیدی كه پیدا می‌شد، تهیه می‌كرد و مطالعه می‌نمود. ایشان شخصاً به نمایشگاه بین المللی كتاب تهران می‌رفت و كتاب های نو را پیدا می‌كرد و می‌خرید تا از آخرین دیدگاه های دیگران اطلاع پیدا كند و بتواند حرف تازه و دفاع صحیح داشته باشد.

دوازدهم: شیوه خاص در تدریس: یكی از شیوه های خوب تحصیل درس خارج كه در حوزه ها فراموش شده، شیوه تدریس و تحصیل سامرایی است كه بنیان گذار آن مرحوم میرزا در سامرا بنیان گذارش بود. در جلسات درس او آخوند خراسانی ها پرورش پیدا كردند. روش سامرایی این گونه بود:استاد در ابتدای درس مسئله ای را مطرح می‌كرد و معمولا خودش صحبت نمی‌كرد. شاگردان مطالبشان را بیان می‌كردند. هر شاگردی مامور بود یك مبحث یا نظرات دانشمندان یك قرن را بررسی كند و آنها را ارائه دهد و در پایان، استاد جمع بندی می‌كرد. این روش سامرایی، شیوه درسی آیت الله معرفت در درس خارج بود كه البته این شیوه، مجتهد پرور است و گرنه مثلا انسان یك درسی را مثل نوار گوش بدهد و بعدش هم برود خانه، نمی‌دانم كه چقدر مؤثر است.

سیزدهم: اخلاق قرآنی: ایشان با شرح صدر و نقد پذیر بود. روزی خدمت ایشان عرض كردم، یك كسی در رد یكی از دیدگاه های شما مطلبی نوشته و می‌خواهد چاپ كند. ایشان فرمود: ببین اگر برای چاپش نیاز مالی دارد، بگو تا من كمكشان كنم. وقتی كه نكوداشت ایشان برگزار شد بنده برای معرفی كتاب التفسیر الاثری الجامع ـ كه جلد اولش در آمده بود ـ مقاله ای نوشتم. به ایشان عرض كردم ما بر این كتاب ملاحظاتی داریم، چه كارش كنیم؟ گفتند: با همین ملاحظات چاپش كن. من هم همین كار را كردم و مجلهٔ بینات مقاله ما را با ملاحظات چاپش كرد. ایشان نه تنها از نقد ناراحت نمی شد، بلكه به كسی كه نظراتش را نقد كند، نمره می‌داد. چه بسا اگر به مقاله نگاه می‌كرد، خیلی از آن ملاحظات را در همان جلسه جواب می داد، اما می‌خواست طرف مقابلش رشد كند. آری، ایشان محقق پرور بود. اگر شما ساعت دوازده شب به منزل ایشان زنگ می‌زدید و یك مسئلهٔ علمی را سؤال می‌كردید، به راحتی جواب می‌داد. هیچ گاه برای مسائل علمی وقت نمی‌شناخت. از نظر زندگی ظاهری، ایشان زاهدانه زندگی می‌كرد. شان ایشان خیلی بیشتر از این حرف ها بود، ولی مقید بود كه آن سادگی زندگی خود را از دست ندهد.

چهاردهم: محبت اهل بیت(ع): برای سفر اول حج كه مشرف بودم، خدمت استاد رسیدم و از ایشان توصیه‌ای خواستم. آیت الله معرفت فرمود: در آن جا زیاد به یاد امام عصر(ع) باشید. در دهه های فاطمیه هر سال ایشان برای مادر سادات جلسهٔ سوگواری می‌گرفت. چند روز روضه خوانده می‌شد و تاكید داشت كه دوستان شركت كنند. در درس تذكر می‌داد كه امشب منزل ما جلسه است. برای سخنرانی هم منبری های غنی و فضلا را دعوت می‌كرد، مثل حضرت آیت الله استادی. اهل فضل را دعوت می‌كرد تا مطالبی محكم و استوار گفته شود. در هنگام شهادت فرزندش هم مشهور است كه وقتی جنازهٔ فرزندشان را از جبهه آوردند، ایشان گریه نمی‌كرد، ولی وقتی كه مداح صدا زد «السلام علیك یا ابا عبد الله»، اشك ایشان جاری شد.

پانزدهم: تفسیر قرآن بدون قالب‌های از پیش ساخته: آیت الله معرفت اطلاعات فلسفی، عرفانی، تاریخی، فقهی، سیاسی و… داشت، اما قرآن را بدون پیش فرض مطالعه و تفسیر می‌كرد. به عبارت دیگر فلسفه زده و خود سانسور نبود.

شانزدهم: محصول سه حوزه كربلا، نجف و قم: ایشان دو دهه در كربلا و دو دهه در نجف و سه دهه در قم زندگی علمی داشت و شاگرد امام خمینی(ره)، آیت الله خوئی و آیت الله میرزا هاشم آملی بود.

هفدهم: مرجعیت علمی در زمان حیات:آثار آیت الله معرفت به ویژه در علوم قرآن در زمان حیاتش مرجع علمی قرآن‌پژوهان شد. در حالی كه معمولاً آثار افراد بعد از فوتشان مرجع می‌شود.

جمع‌بندی: در مجموع او یك فرد بود كه به یك جریان قرآن پژوهی و تفكر قرآن پژوهی در ایران بعد از انقلاب، بلكه در جهان اسلام تبدیل شد، بلكه آثار دیدگاه هایش در سطح بین الملل بعد ها ظاهر می‌شود. نهضت قرآنی كه بعد از انقلاب در دانشگاه ها و در حوزه ها برقرار شد مرهون زحمات ایشان است.وظایف جامعه اسلامی نسبت به آیت الله معرفت: اولین وظیفهٔ جامعهٔ قرآنی ما، گرامیداشت اوست. گرامیداشتی كه هم در نكوداشت انجام شد، هم بعد از فوت ایشان كه فوت ناگهانی بود و در ایام تعطیلی حوزه بود. آن تشییع جنازه و مجالس با شكوهی كه برگزار شد این ها همه خوب بود. اما وظیفه دوم ما تكمیل و چاپ آثار ایشان است. یك جلد تفسیر اثری ایشان چاپ شده است. پنج جلدش تقریبا تا آخر سوره بقره به قلم خود استاد آماده چاپ است و فیش برداری آن تا آخر قرآن انجام شده است كه بیش از بیست جلد می‌شود. جامعهٔ قرآنی ما وظیفه دارد كه نگذارد این آثار بر زمین بماند و این زحمت ها از بین برود.وظیفهٔ سوم ما سریان نظریه ها، فكر، اندیشه و دیدگاه های ایشان در تفسیر و علوم قرآن است، نظریه هایی كه تحول آفرین است.وظیفهٔ چهارم ما الگوگیری از این شخصیت هاست كه آنها الگوهای زنده و جاوید ما هستند. در هنگام تشییع جنازه آیت الله معرفت داشتیم از مسجد امام حسن عسگری(ع) قم بیرون می‌آمدیم، دیدم یك نفر بیرون مسجد ایستاده است. وقتی كه عماری حركت می‌كند و از مسجد بیرون می‌آید یك فاصله ای می‌افتد چون تشییع جنازه كنندگان تند می‌روند و آنهایی كه از مسجد امام حسن می‌خواهند بیرون بیایند كم كم بیرون می‌آیند. لذا كسانی كه از مسجد بیرون می‌آیند تند حركت می‌كنند كه به جنازه برسند، دیدم یك نفری كنار مسجد ایستاده است و می‌گوید كه «ای مردگان به زنده برسید» و مرتب این جمله را تكرار می‌كرد. من برگشتم و این شخص را نگاه كردم، یادم است لباس روحانی نداشت و من او را نشناختم. اهل دلی بود، شاید می‌خواست بگوید: «الناس نیام فاذا ماتوا انتبهوا».

روحش شاد و راهش پر رهرو باد

والحمدلله رب العالمین قم

محمد علی رضایی اصفهانی

6/11/1385